محیط زیست و اخلاق انسان مدار
منزلت اخلاقي گسترش مييابد
براساس مطالب پيش گفته، شايد اساسي ترين سوالي كه در موضوع يك اخلاق ويژه زيست محيطي بايد بپرسيم اين است كه چه وظايفي در ارتباط با محيط زيست طبيعي بر دوش ماست؟ اگر جواب ما به سادگي اين باشد كه ما ، به عنوان نوع بشر اگر وظايف خود را در برابر طبيعت به انجام نرسانيم نابود خواهيم شد، در اين صورت نگه ما به اخلاق، انسان مدارانه خواهد بود. ما واژه (انسان مداري) را در برابر Anthropocentrism ميگذاريم كه به لحاظ تحت اللفظي هم همينبار معنايي را دارد و بر تمركز انديشه حول انسان ناظر است و اتفاقا به گمان گروهي از فلاسفه مفهوم اخلاق به جهات زيادي بايد بر همين اساس - انسان مدارانه - باشد. از اينها گذشته، تا آنجا كه ما ميدانيم، فقط نوع بشر است كه داراي قدرت استدلال و استنتاج است و به همين لحاظ در تمام مباحث اخلاقي صبغه نوعي انسان محوري ديده ميشود. با اين همه در درون مباحث اخلاق زيست محيطي، انسان مداري مفهومي فراتر از اين دارد. اين مفهوم به چهار چوبي اخلاقي اشارت دارد كه منزلت اخلاق را به نوع بشر منتسب دانسته است. بدين ترتيب، يك ساختار اخلاقي انسان مدار بر اين باور است كه فقط نوع بشر است كه در حقوق خود اخلاق زيست محيطي را دارا است. بدين معني كه كليه الزامات اخلاقي صرف كه ما دارا هستيم، از جمله آن الزاماتي كه به محيط زيست راجع است، فقط به ما آدميان تعلق دارد و لا غير.
در حالي كه تاريخ فلسفه غرب تحت نفوذ اين نوع انسان مداري است، بسياري از صاحبان تفكر در اخلاق زيست محيطي به آن حمله كرده اند. اين متفكران بر آنند كه اخلاق بايد به فراتر از انسان گسترش يابد، و دنياي طبيعي غير بشري را نيز در برگيرد. گروهي ديگر معتقدند كه اين گسترش بايد حيوانات داراي حس را شامل شود و گروهي ديگر ميگويند كه اين معنا بايستي ارگانيسمهاي منفرد و حتي موجودات كلي مثل رودها و اكوسيستمها را در برگيرد. در اين اخلاقيات، ما ملزم هستيم به محيط زيست احترام بگذاريم زيرا عملا و از جهات مختلف به موجودات يا جوهر و هستي موجود در محيط زيست بدهكاريم به هر حال چه اعتقاد ما بر دلايل و براهين انسان مداري يا غير انسان مداري مبتني باشد، سرانجام به الزامات مختلف اما اغلب با نتيجههاي مشابه، ميرسيم.
در اين بخش به اهميت منزلتهاي اخلاقي در اخلاق محيط زيست به اضافه كار كرد هر يك ميپردازيم.
اگر چه اغلب متفكران محيط زيست ميخواهند بر چسب انسان مداري را از خود دور كند، با اين وجود در اخلاق زيست محيطي اين انسان مداري به نوعي خود را نشان ميدهد. براي اين كه مفهوم اين مطلب را بهتر دريابيم كافي است اشاره كنيم كه هر گاه ما از محيط زيست صحبت ميكنيم در واقع تاثيرات آن بر نوع بشر را در نظر داريم. به عنوان مثال آلودگي هوا روي سلامت ما اثر ميگذارد، نابودي منابع طبيعي از استانداردهاي زندگي ما را پايين ميآورد، تغييرات آب و هوايي خانه و زندگي ما را در خطر قرار ميدهد، كاهش تنوع زيستي به كاهش بسي چيزها از جمله داروهاي قوي و كاآمد منجر ميشود و نابودي بيابانها بدين معني است كه ما مجموعهاي از زيباترين تفرجگاهها و منابع ديدني و شگفت انگيز خود را از دست ميدهيم.
بنابراين به سادگي متوجه ميشويم كه اخلاق انسان مدارانهاي كه بشر امروزين دارد او را ملزم ميدارد كه به محيط زيست به خاطر خوشبختي و زندگي بهتر خود احترام بگذارد.
از اين كه بگذريم نگاهي جدي و عميق به چگونگي رفتار ما با محيط زيست بيش از آنكه بر زندگي امروز انسان تاثير گذارد روي زندگي آيندگان تاثير خواهد گذاشت. در واقع ما ميراث دار طبيعت و منابعي ارزشمند از نياكان خود بوده ايم كه سدهها و هزارهها در آن زيسته و با كمترين صدمه ممكن در ساليان گذشته تحويل نسل ما و نسل قبل از ما داده اند و آنچه اتفاق افتاده و ضرباتي كه بر محيط زيست وارد شده بيشتر در همين يكي دو نسل اخير بوده است.
خوب، اين مساله بسيار مهم مورد توجه گروهي از انديشمندان محيط زيست قرار گرفته و باعث شده نظريه تازهاي را مطرح سازند و آن اخلاق زيست محيطي حال نگر و آينده نگر است با اين وجود، اين نگاه نيز انسان مدار است با اين تفاوت كه علاوه بر امروز، نسلهاي فراد را نيز مورد لحاظ قرار ميدهد. البته در اين شيوه نگاه نيز با افكار مخالفي روبه رو هستيم؛بدين معني كه گروهي كه معتقد به عمل و عكس العمل در وظايف اجتماعي هستند برآنند كه كار براي نسلهاي آينده نميتواند درست و منطقي باشد چرا كه هر كاري بايد متقابلا پاسخ داده شود و چون هر كاري كه ما براي نسلهاي گذشته ما هم براي امروز ما كاري نكرده اند، آنها استنتاج ميكنند كه اگر ما وظايف زيست محيطي امروزين و درباره مشكلات كنوني خود را به كمال و درستي انجام دهيم نتيجه مثبت خود را براي نسلهاي آينده خواهد داشت. اين بحث ادامه دارد.
بهار خاموش و بمب جمعيت، دو كتاب مهم در دهه 60 ميلادي بود كه تاثير به سزايي در آگاه سازي جوامع و توجه آحاد مردم و دولتها به واقعه هولناكي كه جهان را تهديد ميكند، داشت.
- اویس کساییان
شکارو طبیعت