گلوله زن

دوست عزیزی (مهدی ناظری) لطف کردند و این عکسهای زیبا را برایم ارسال نمودند.

 

ببر سفید

ببر سفید

اسطوره، افسانه، يا گربه‌اي ژنتيك! در بعضي از محافل علمي، ببر سفيد را حرامزاده مي‌‌نامند چرا كه اين‌گونه فقط و فقط در اثر جفت‌گيري دو ببر برادر و خواهر، پدر و دختر و يا مادر و پسر پديد مي‌آيد! اما واقعيت آن است كه ببر سفيد حيوان كامل و مقاومي نيست. ساليان سال است كه عموم و حتي مطبوعات از «ببر سفيد سلطنتي بنگال» نام مي‌برند و زيبايي آن را مورد تحسين و تجيد قرار مي‌دهند، حال آنكه اصولا چنين گونه‌اي وجود خارجي ندارد! اينها و ده‌ها واقعيت ديگر درمورد ببرهاي سفيد، شيرهاي سفيد، ببرهاي پلنگي، جاگوار سياه و ديگر حيواناتي كه انحراف و دگرگوني ژنتيكي دارند وجود دارد كه بسياري از ما درباره آن كمتر شنيده‌ايم. اين مقاله خلاصه‌اي از مباحث علمي در رابطه با ببرهاي سفيد را بررسي مي‌كند. واقعيت اين است كه ببرهاي سفيد در طبيعت آزاد وجود ندارند و تنها در اسارت مي‌توانند زندگي و زاد و ولد كنند. زاد و ولد آنان به صورت عمومي از پدر به دختر، برادر به خواهر و به همين ترتيب امكان‌پذير شده است. اشكال ديگر در مورد اين حيوانات اين است كه اساسا آنها با استفاده از تكنولوژي و غالبا روش‌هاي ناراحت‌كننده صرفا براي آن كه سفيد هستند يا پوستشان با ديگر اعضاي گونه‌شان تفاوت دارد توليد مي‌شوند (!) و اين مورد اعتراض جمعي از طرفداران حيات وحش و محيط زيست است. همه ببرهاي سفيد چشم‌هاي لوچ دارند، چه كاملا مشخص باشد و ديده شود و چه نامشخص باشد.

عليت اين است كه ژني كه باعث سفيد شدن رنگ پوشش حيوان مي‌شود عصب بينايي را به طرز نادرستي به مغز متصل مي‌كند. به همين دليل است كه رام‌كنندگان ببر از ببرهاي سفيد خيلي خوششان مي‌آيد؛ آنها خيلي به صاحبان خود وابسته هستند. زماني افسانه‌اي درست كرده بودند مبني بر اينكه ببر سفيد به شدت كمياب بنگال وجود دارد كه تحت حفاظت است و براي نسل‌هاي آينده حفظ مي‌شود. واقعيت اين است كه ببرهاي سفيد حتي ببر بنگال خالص هم نيستند، بلكه در اصل از آميزش دو نژاد ببر سيبري و بنگال به وجود آمده‌اند. آميزش نژادي معمولا باعث صفت‌هاي گوناگوني مثل مرگ ومير، سقط جنين مي‌شود و اصولا ببرهاي سفيد داراي توان تك‌زيستي و هوشياري ببرهاي ديگر نيستند به همين جهت بيشتر براي برنامه‌هاي سرگرمي مورد استفاده قرار مي‌گيرند. دكتر ران تيلسن، مدير حفاظت باغ وحش مينه سوتا مي‌گويد: «بحث‌ها و مناقشات بين باغ‌وحش‌ها در مورد ببر سفيد اندكي اخلاقي و بيشتر اقتصادي است.» او كه مدير پروژه معروف «طرح بقاي ببر سفيد» است، همچنين يادآور مي‌شود: «از نظر ما تكثير و پرورش ببر سفيد كار درستي نيست و آن را محكوم كرده‌ايم. آنها به سبب اختلاط اجدادي اغلب با ديگر زيرگونه‌ها دورگه‌اند و از تبار كاملا نامشخصي هستند و ارزش حفاظتي چنداني ندارند. صاحبان ببر سفيد معتقدند اين حيوان جلب توجه مي‌كند و درآمد باغ‌وحش‌ها و سيرك‌ها را افزايش مي‌دهد! همين استدلال‌ها در مورد حيوانات غيرعادي ديگر مثل شير سفيد، شاه‌يوز  (King Cheetah) و امثال آن وجود دارد. يك اصل كلي توليد گونه‌هاي غيرعادي اين است كه از آميزش پدر، دختر، نوه، الي آخر به وجود مي‌آيند و نوعاً اين كار در باغ‌وحش‌ها ا نجام مي‌شود. ببرهاي سفيد هم موجوداتي هستند كه به طور مصنوعي توسط بعضي از باغ‌وحش‌ها، پرورش‌دهندگان خصوصي و بعضي از سيرك‌ها كه بيشتر اين كار را براي مقاصد تجاري انجام مي‌دهند تا اهداف حفاظتي، پديد آمده است. شايد تعجب كنيد اما به گفته تيلسن و ديگر آگاهان از تجارت وحش، اين تجارت در سال ميلياردها دلار پول به جيب دست‌اندركارانش سرازير مي‌كند و تجارت دوم پس از قاچاق مواد مخدر، و بالاتر از تجارت قاچاق اسلحه است! تيلسن مي‌گويد كه ببر پرجاذبه‌ترين حيوان روي زمين است: «آنها داراي جاذبه‌اي جهاني هستند و اتفاقا بيشترين آدم‌خواران در ميان ببرها بوده و هستند. ما همواره ترس و حرمتي آميخته با هم نسبت به ببر داشته‌ايم و قدرت و كاريزماي بي‌همانند اين گربه هميشه ما را تحت نفوذ داشته است. ببر مجسمه تمام قد قدرت، زيبايي هولناكي است.

 

کپی برداری

سلام خدمت تمامی دوستان

امروز فرصت کمی یافتم و وقت را غنیمت شمرده به جستجو و مطالعه وبلاگ دوستان و اساتید عزیز پرداختم. در وبلاگ یکی از دوستان ادرس وبلاگی با عنوان آهوان (نویسنده: آقای علیرضا مجیری) یافتم که برایم جالب بود.

راستش قبلا در مورد کپی برداری در وب مواردی دیده و شنیده بودم اما هیچگاه فکر نمیکردم کسی تا این حد مطالب نه چندان ارزشمند وب بنده را بدون اجازه و یا ذکر نام مورد استفاده قرار دهد. راستش به غیر از مطالبی که ایشان برداشته اند مورد جالب تری یافتم و آن هم عکسی است که من در آواتار وبلاگم قرار دادم و ایشان نیز دقیقا همان عکس را در آواتار وبلاگشان قرار دادند نکته اینجاست که شخصی که در این عکس است خود بنده هستم و لی دوست عزیزمون متاسفانه به این مورد دقت نکردند.

نمیدونم باید خندید یا عصبانی شد ؟؟

آدرس وبلاگ : http://ahovanian.persianblog.ir  لطفا به عکس وبلاگ یا همان لوگو و آواتار دقت فرمائید.

آدرس لینک ۱ : http://ahovanian.persianblog.ir/post/14 این شرایط فقط در وبلاگ بنده درج شده.

آدرس لینک ۲ : http://ahovanian.persianblog.ir/post/10  این هم از اخلاق محیط زیستی

آدرس ۳ : http://ahovanian.persianblog.ir/post/9 و اما سیاهگوش

آدرس ۴ : http://ahovanian.persianblog.ir/post/8 سلاح برتا

آدرس ۵ : http://ahovanian.persianblog.ir/post/7 خرس گریزلی

آدرس ۶ : http://ahovanian.persianblog.ir/post/2/ طبیعت - جالب اینجاست نویسنده این مقاله خود بنده هستم

آدرس ۷ : http://ahovanian.persianblog.ir/post/6/ رازهای مهاجرت پرندگان

آدرس ۸ : http://ahovanian.persianblog.ir/post/4/ طبیعت به چه کسی تعلق دارد

آدرس ۹ : http://ahovanian.persianblog.ir/post/5/ رفتار شناسی حیوانات

قضاوت با شما !

البته ایشون از دیروز تا به حال دو سه پست اولی را حذف کردند که خود را تبرئه کنند

پستهای جدید:

تا دوباره حذف نکرده برید ببینید. ضمنا توصیه میکنم از عکسهای این پستها یه پروپرتیس بگیرید خودتون بهتر متوجه میشید

۱- گالری سلاح  http://ahovanian.persianblog.ir/page/gi1 

۲- گرگ  http://ahovanian.persianblog.ir/page/m6

۳- هنر عکاسی در طبیعت http://ahovanian.persianblog.ir/page/m5

۴- روش تخم گذاری فاخته ها http://ahovanian.persianblog.ir/page/m4

۵- پناهگاه حیات وحش موته اصفهان http://ahovanian.persianblog.ir/page/m3

۶- زیستگاه یوز http://ahovanian.persianblog.ir/page/m2

۷- ببر http://ahovanian.persianblog.ir/page/m1 

۸- نمایشگاه سلاحهای شکاری در دبی http://ahovanian.persianblog.ir/page/gi3

۹- گورخر ایرانی http://ahovanian.persianblog.ir/page/al1

۱۰-یوز ایرانی (آسیایی)  http://ahovanian.persianblog.ir/page/y1

 

طبیعت

طبیعت – امان اله صیادی

امروزه با پیشرفت روز افزون علم و تکنولوژی و افزایش سطح آگاهی ها، ما انسانها خود را بسیار متمدن و پیشرفته می دانیم و قریب به اتفاق به دنبال فراهم سازی زندگی های لوکس و مجلل هستیم؛ اما این در حالی است که هنوز نحوه رفتار صحیح با طبیعت اطراف خود را نمیدانیم و در بقای آن دلسرد و بی تفاوت هستیم.

با افزایش کارخانجات صنعتی و آلاینده های آنها در شهرها و افزایش جمعیت شهر نشین و همچنین وجود برخی افراد سلاح بدست نا آگاه که جامعه شکارچیان ایشان را شکارکش مینامند و در مقابل متاسفانه برخی از مردم عامه آنها را در زمره شکارچیان میدانند، مجال حیات را برای وحوش کاهش داده اند. کمبود نیروهای حفاظتی و نبود امکانات پیشرفته کافی را هم میتوان به جمع این معضلات اضافه کرد. به راستی چه کسی تاوان یوز را خواهد پرداخت؟؟؟ چه کسی در غم نسل کشی ببر و شیر و ... ایران فریاد برآورد؟؟؟ و همچنین است جنگلها و مراتع از دست رفته کشورمان. با چنین تخریباتی چه بر سر طبیعت زیبا و گونه های متنوع جانوری ایران خواهد آمد و انتظار چه آینده ای را باید کشید؟

آیا بانی صیانت و حفاظت از این وحوش و طبیعت فقط سازمانها و ادارات و ارگانهای دولتی مربوطه هستند؟ و ما مردم هیچگونه احساس مسئولیتی نباید داشته باشیم؟

اگر پای در دل طبیعتی بکر و دست نخورده ای بگذاریم بسیار مسرت بخش خواهد بود تا اینکه به جایی برویم که مدتی است تفرجگاه ما انسانها گردیده است و از آن استفاده میکنیم. آیا جای تاسف نیست ؟؟؟!!!!

بارها مشاهده شده که برخی از افراد بومی مناطق مختلف از تردد و حضور کوهنوردان و شکارچیان مجاز جلوگیری نمودند و دلیل آن را جلوگیری از آلودگی طبیعت و حفظ بقای موجودات اظهار داشتند و حتی مشاهده شده که در برخی موارد حتی درگیری هایی نیز ایجاد شده است.

 با دیدی منتقدانه میتوان بروز عمده ای از این موارد را به سازمانهای ذیربط نسبت داد. چرا که  با سیاست گذاریهای بهتر و اطلاع رسانی و با اشتراک مردم در حفاظت،  و اشاعه فرهنگ زیست محیطی و جلوگیری از برخی تخریبات زیست محیطی سایر سازمانها و نهادهای دولتی و همچنین اجبار برخی دیگر از این ارگانها مثل شهرداریها به ایجاد برخی امکانات بهداشتی و... در این اماکن میتوان حداقل آلودگیها را تا حد قابل توجهی کاهش داد.

متاسفانه توازن عرضه سلاح و جمعیت وحوش نیز بسیار ناهمگون است و وجود سلاحهای بدون مجوز هم این امر را تشدید میکند، که این خود مقوله ای قابل بحث است.

طبیعت به چه کسی تعلق دارد

 

طبيعت به چه كسي تعلق دارد؟

  در جهان حاضر ما انسان‌ها خود را متمدن، صاحب تكنولوژي، مالك زمين و حتي فضا مي‌دانيم و به همين دليل پا را از زمين فراتر گذاشته و براي يافتن زيستگاه جديد به كرات ديگر مي‌انديشيم. اگرچه در اين زمينه‌‌ها به پيشرفت‌هايي نائل آمده‌ايم اما براي بقاي خود و موجودات كره زمين كمتر بها داده‌ايم. تكنولوژي و زندگي شهري با رشد سريع خود چنان منابع طبيعي را مصرف و نابود مي‌كند كه يكي پس از ديگري رو به تمام شدن هستند و جامعه صنعتي چنان محيط زندگي را آلوده كرده كه نه تنها فرايند طبيعي قادر به ترميم آن نيست بلكه موازنه پوياي ميان چهار ركن اصلي بيوسفر (خاك، آب، هوا و جانداران) را به هم زده و در حال حاضر زندگي بسياري از انواع جانداران، گياهان، رودها، درياچه‌ها كوه‌پايه‌ها و سواحل درياها به خاطر آلودگي آب و محيط به خطر افتاده است. محيط زندگي جانوران به دليل ازدياد و هجوم شكارچيان و گسترش جمعيت و زندگي شهري روز به روز تنگ‌تر شده و همواره شاهد انقراض گونه‌هايي از جانوران هستيم. آيا با فرسايش خاك و نابودي گياهان و نسل‌كشي حيوانات، بقاي انسان امكان‌پذير است؟ آخرين يوزپلنگ چقدر ارزش دارد؟ آخرين پليكان چه قيمتي خواهد داشت؟ آيا انسان خود را تنها محق استفاده از هستي و طبيعت مي‌داند؟ چه كسي پاسخگوي اين فاجعه مي‌باشد؟

ادامه نوشته

محیط زیست و اخلاق انسان مدار

بحثي در شناخت محيط زيست و اخلاق انسان مدار

 حوزه اخلاق محيط زيست به رابطه اخلاقي بين نوع بشر با طبيعت اطراف خود ناظر است و اگر چه بسياري از فلاسفه در طول تاريخ به اين موضوع اشاره كرده اند، ليكن توجه جدي در اين مقوله به عنوان يك بحث مجزا در دهه 1970 درجهان آغاز شد. پيدايش اين مقوله بدون شك به واسطه آگاهي بشر از تاثيرات فن آوري، صنعت، توسعه اقتصادي و رشد جمعيت بر روي محيط زيست در دهه 1960 بود. دو كتاب مهم در اين دهه منتشر شد كه تاثير به سزايي در آگاه سازي جوامع - به ويژه جوامع غرب - و توجه آحاد مردم و دولت‌هاي به واقعه هولناكي كه به سبب عوامل پيش گفته جهان را تهديد مي‌كند، داشت. يكي از اين دو كتاب(بهار خاموش) نوشته راشل كارسون بود كه در سال 1962 انتشار يافت. اين كتاب همگان را آگاه مي‌ساخت كه استفاده بي برنامه و بي حساب از مواد شيميايي و آفت‌كش‌هاي غير بيولوژيك چه بلايي بر سر محيط زيست انسان و حيات وحش مي‌آورد. كتاب ديگر (بمب جمعيت) اثر پل ارليش بود كه نشان مي‌داد توسعه جوامع و افزايش بي رويه جمعيت چگونه كليه منابع سياره زمين را در خطر نابودي قرار داده است. البته آلودگي و نبودي منابع طبيعي را نمي توان تنها نگراني‌هاي زيست محيطي از آن زمان تا كنون دانست. كاهش مدام تنوع گياهي و جانوري، نابودي بيابان‌ها، افول اكوسيستم‌هاي و تغييرات آب و هوا همه و همه دست به دست هم داده و بر وجدان عمومي و سياست جوامع تاثير گذارده و اين مساله در ساليان اخير به طرزي فزاينده گسترش يافته است. در اين شرايط اخلاق زيست محيطي ايجاب مي‌كند كه ما نيز تعهدات اخلاقي خود را در جهت رويارويي با اين نگراني‌ها تنظيم و شاخك‌هاي حسي وجدانمان را بدين سمت و سو حساس كنيم. در واقع دو سوال اساسي كه اخلاق زيست محيطي بايد به آن پاسخ گويد عبارتند از: به منظور احترام به محيط زيست چه وظايفي برعهده آحاد نوع بشر است، و چرا؟ سوال دوم بايد ابتدا پاسخ داده شود براي اين كه دريابيم چه وظايفي در قبال محيط زيست داريم در ابتدا بايد بفهميم كه چرا مشكلات زيست محيطي وجود دارند. براي مثال، آيا ما الزاماتي براي برخورد با مسايل زيست محيطي بشر امروز داريم؟ براي زندگي بشر در آينده داريم؟با به طور كلي آيا نسبت به محيط زيست به خودي خود و قطع نظر از منافع بشري مسوول هستيم و بايد كاري بكنيم؟ فلاسفه مختلف پاسخ‌هاي كاملا متفاوتي با اين سوال بنيادين داده اند كه همچنان كه در ادامه ي اين مطالب خواهيم ديد ما را به ديدگاه‌هاي كاملا متفاوتي در حوزه اخلاق زيست محيطي هدايت مي‌كنند.

بقیه مقاله را در ادامه مطلب مطالعه نمائید.

ادامه نوشته

کل سمنان

کل سمنان

کل سمنان

رفتار شناسی حیوانات

رفتار شناسي حيوانات

فرایندهای رفتاری همانند سایر خصوصیات و فعالیتهای جاندار در اصل تحت کنترل ژنتیکی قرار دارند. بنابراین نوع رفتاری که یک جاندار از خود بروز می‌دهد، اجباری است و لااقل تا حدی توسط اطلاعات ژنتیکی که به ارث برده تعیین می‌شود. مثلا مردم تا حدی از آن‌رو می‌توانند باهم صحبت کنند که ژنهای لازم برای رشد ماهیچه‌ها و سایر اجزای دهان و حلق را که برای حرف زدن لازمند به ارث برده‌اند.

اما جنبه‌های ویژه‌ای از رفتار ، بر تجربه استوارند و مکانیسمهای غیر ژنتیکی آنها را در کنترل دارند. در عین حال ، با آنکه عوامل ارثی و آموخته شده در هر گونه نقش دارند، تاثیر نسبت این دو گروه ، بر روی رفتارهای مختلف فرق می‌کند. این تاثیر نسبی ، معمولا از روی میزان تعدیل پذیری یک فرایند رفتاری ، سنجیده می‌شود. بر این اساس سه نوع رفتار عمومی با نامهای واکنشی ، فعال و شناختی داریم.

رفتار واکنشی

رفتار واکنشی شامل همه فعالیتهایی است که بیشتر خود به خودی و تقلید نشده باشند. این گروه فعالیتها نماینده ابتدایی‌ترین ترازهای رفتاری هستند. رفتارهای واکنشی بطور کلی بروز شده‌اند و به محض آنکه جاندار مراحل رشد جنینی خود را به پایان می‌رساند، به صورت نسبتا ثابت و یا همه یا هیچ جلوه می‌کنند. از جمله این رفتارها کینزها ، تاکتیسم و تروپیسم را می‌توان نام برد. مثلا حرکت پارامسی با تغییر زاویه به صوت ثابت در هنگام برخورد با یک مانع صورت می‌گیرد. نمونه‌ای از کنیز می‌باشد. در تاکتیسم ، نور گریزی سوسریها و در تروپیسم ، جهت رشد ساقه در حضور نور به طرف بالا.

رفتار فعال

در گروه رفتارهای فعال ، وراثت تواناییهای ویژه‌ای را به جاندار می‌بخشد. اما تحقق این تواناییها تا حدود زیادی به یادگیری و تاثیر جهت دهندگی محیط وابسته است. بنابراین ، جانداری که رفتار واکنشی از خود نشان می‌دهد قابل مقایسه با ربات بوده، اما جانداری که رفتار فعال دارد، ابتدا محرک را ارزیابی می‌کند و بعد پاسخ مناسب می‌دهد. این شکل از رفتار ، نیازمند دستگاه عصبی نسبتا پیشرفته‌ای است.

بنابراین در جانوران عالی و بویژه در مهره‌داران بروز می‌کند. از جمله این رفتارها ، جستجوی غذا و استفاده از آن ، آراستن و پاکیزه کردن خود ، ارتباط با دیگران ، جفت‌گیری ، دفاع و حمله ، زندگی و خانواده و اجتماعی شدن را می‌توان نام برد. برخی از اینها تا حد زیادی آموخته شده‌اند برخی دیگر اساسا از طریق ارثی برنامه‌ریزی شده‌اند مثل بلعیدن غذا.

بقیه مقاله را در ادامه مطلب بخوانید

 

ادامه نوشته

رازهای مهاجرت پرندگان

رازهای مهاجرت پرندگان:

نحوه مهاجرت پرندگان براي سالها يكي از رازهاي پيش روي محققان بوده است.  اگر چه دانشمندان با استفاده از یافته های خود تاكنون،  مشخص کرده اند كه اين پرندگان با كمك ميدان مغناطيسي زمين در طي مهاجرت هاي طولاني جهت يابي مي كنند،  اما نحوه اين عملكرد  هنوز به طور كامل مشخص نشده است.گروهي از محققان، اخيراً اعلام كرده اند اين راهنمايي طبيعي بر اثر تأثير ميدان مغناطيسي زمين بر روي ترشحات شيميايي درون بدن پرندگان به وجود مي آيد،  بدينگونه كه در مكان هاي مختلف بر اساس جهت خطوط ميدان مغناطيسي و شدت آن، ميزان متفاوتي از يك ماده شيميايي در بدن پرندگان آزاد مي شود كه اين ميزان ترشح، جهت گيري آنها را تعيين مي كند، تحقيقات بر روي اين موضوع همچنان ادامه دارد. آيا پرندگان در مهاجرت خود از "مسير هاي عبور انرژي زمين" كمك مي گيرند؟
روز تاريك و مرطوبي است.  مه سنگيني، صخره هاي گرانيتي دارتمور(Dartmoor، نام ناحيه اي در انگلستان است) را از نظرها پوشانده است.  ما  رد  پاي گوسفندان را كه به سختي در مه ديده مي شود دنبال مي كنيم.  رطوبت، همه جا را فرا گرفته. به سختي مي توان باور كرد كه اكنون ساعت دوازده  ظهر يك روز تابستاني است. اما به راستي چنين است.در مقابل ما بالاي شيب تپه، جائي كه مه رقيق تر است، سايه اي حركت مي كند. سايه حيواني است سياه رنگ و گويي به هنگام دويدن، پاهايش زمين را لمس نمي كنند. آن سايه، در حالي كه دهانمان از شگفتي باز مانده و چشمانمان خيره شده، ‌از مقابلمان گذشته و به سوي دايره اي سنگي كه توسط انسان هاي عهد باستان ساخته شده مي رود و محو مي شود.اگر بتوان گفت چيزي ساكت تر از سكوت وجود دارد،  دويدن آن موجود بود كه به شيوه اي غير زميني، آرام و بي صدا بود به طوري كه هيچگاه آن را فراموش نخواهم كرد .آيا آن حيوان، يك سگ تازي سياه و بسيار بزرگ بود؟  هيچ نشانه اي مبني بر اين كه آن سايه يك تازي باشد، وجود نداشت. تنها و تنها سايه اي بود سياه،  به سياهي سكوتي كه او و ما را در بر گرفته بود آمد و گذشت. آن حيوان به سوي دايره سنگي دويد و محو شد.  براي من و همراهانم،  به نظر نمي رسيد كه آن سايه يك سگ باشد و پس از آن ماجرا هم بارها در اين مورد با هم صحبت كرديم.طي چندين سال كه از مشاهده آن صحنه مي گذرد، افسانه هاي محلي را بررسي كرده ام و در مورد امتداد مكان هاي باستاني، مسيرهاي عبور انرژي كيهاني در زمين و همينطور صخره هاي منطقه  اگزمور كه مورد گمانه زني و كاوش قرار گرفته اند مطالعه وسيعي انجام داده ام به طوري كه اكنون اهالي آن منطقه نيز مرا ميشناسند!

برای مطالعه کامل مقاله به ادامه مطلب بروید.

ادامه نوشته

خرس

خرس گریزلی

خرس های قهوه ای و گریزلی در اصل از دو گونه ی متفاوت اما امروزه هر دو به عنوان ( ursus arctos ) طبقه بندی می شوند. آنها از زیر گونه هایی مجزا هستند و به نحوی که خرس قهوه ای به آن دسته از خرس ها اطلاق می شوند که در مناطق ساحلی زندگی می کنند اما خرس گریزلی اغلب در جزیره دیده می شود .
خرس های کدیاک از زیر گونه هایی هستند که در جزیره کدیاک و در منطقه حفاظت شده یافت می شوند و از نظر ژنتیکی و فیزیکی تفاوت هایی بسیار جزیی بین آنها و خرس های قهوه ای دیده می شود .

بعد از آب تنی
پس از یک آب تنی دلچسب ، خرس قهوه ای از آب بیرون می آید و خودش را به شدن تکان می دهد . این حیوان در طول خواب زمستانی بیش از 30 درصد چربی بدنش را از دست می دهد . اما به سرعت و طی تابستان و پاییز و پیش از آنکه دوباره در اواخر پاییز در ماه نوامبر به لانه اش برود آن را جبران می کند . در این هنگام معمولا وزن یک خرس بالغ بین 190 تا 420 کیلوگرم است ، اما گاهی وزن یک خرس بزرگ به 650 کیلوگرم نیز می رسد و طول بدنش هنگامی که بر روی پاهای عقبش می ایستد به 7/2 متر می رسد .
خرس های ماده معمولا نصف یا سه چهارم خرس های نر هستند .
وقتی آب تنی تمام شد خرس سر پشمالویش را از آب بیرون می آورد و لحظه ای استراحت می کند . اما مراقب باشید ، اجازه ندهید که چهره دوست داشتنی او شما را بفریبد ، خرس ها می توانند با سرعتی بیش از 50 کیلومتر در ساعت در مسیری کوتاه بدوند و در صورت لزوم برای محافظت از بچه هایشان یا غذایی که ذخیره کرده اند ، به شما حمله کنند . غذای ذخیره شده خرس می تواند لاشه ی حیوانی باشد که در جایی دفن شده است .

خواب زمستانی
خرس های قهوه ای پس از شکار کافی ماهی آزاد ، بر روی چمن گرم و در زیر نور آفتاب به استراحت می پردازند . در زمستان زمانی که هوا سرد و بی رحم است و غذا کمیاب ، خرس ها مکان دنجی پیدا می کنند و به خواب زمستانی می روند .
طی این مدت دما و سوخت و ساز بدنشان تا حد زیادی کاهش می یابد و آنها دیگر به غذا ، آب یا دفع مواد زاید نیازی ندارند . طول خواب زمستانی با توجه به شدت سرمای زمستانی بین 5 تا 7 ماه متغیر است . خرس های حامله زودتر وارد لانه شده و معمولا آخرین نفری هم هستند که به همراه توله هایشان آنجا را ترک می کنند . در حالی است که تعدادی از خرس های نر تمام زمستان را در مناطق گرم تر به فعالیت ادامه دهند .
آلسکا سرزمین بیش از 98 درصد خرس های قهوه ای در ایالات متحده است . این حیوان می تواند عمری بیش از 30 سال داشته باشد . هر چند که بیشترشان کمتر از 20 سال عمر می کنند .
خرس ها از شنوایی و بینایی خوبی برخوردار هستند و به خاطر حس بویایی قوی خود شهرت دارند .